راه و ماه و اين جيرجيرکها
ماه که خوابش گرفته و دارد میرود
مادربزرگ که با دست و صورت خيس از وضو بازگشته
من پشت پنجره کنار بخاری پاييز
در هجوم صدای خروس اذان و آواز صبحگاهی جيرجيرکها...
سلام
ماه که خوابش گرفته و دارد میرود
مادربزرگ که با دست و صورت خيس از وضو بازگشته
من پشت پنجره کنار بخاری پاييز
در هجوم صدای خروس اذان و آواز صبحگاهی جيرجيرکها...
سلام
سلام و پاييز و جيرجيرک و مادربزرگ و اين راه طولانی ماه گرفته بهخير!
ثلام
سلام: من هم اومدم با جيرجيرکها اوازبخونم،فقط نميدونم چه اوازی بايد بخونم؟!حالاخداوکيلي اين مطلب رو خودت نوشتي،اي کلک!!!
باز هم سلام واينکه تولد راه وماه مبارک.راستی راه وماه دوقلو هستن؟؟؟
وحالا اين تو واين راه بی بازگشت واين ماه روشن بيقرارو...جيرجيرکها هم که هنوز ميخوانند!
تولد دو قولوها مبارک. قدم نورسيده مبارک شنيدم قرار مادر بچه هاسور بده
سلام مريمم تبريك مي گم فقط مواظب قلم شيرينت باش كه در گير روزمر ه گي و تلخي اين روزگار نشه.....
سلام : مبارک باشه.
بابا اينجا چرا آپ ديت نمیشه! مرجان! چوبی چماقی چيزی نداره که بتونی باهاش وبلاگو آپديت کنند؟!!٬!!!!!!
سلام موفق باشی در ضمن امرروز روز تولد ال پاچينو است بابا ال پاچينو